حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

فرشته

این محاله این فقط یه اشتباس        عشق من پاکه مثل فرشته هاس
عشق من اهل زمین نیست میدونم      عشق من هدیه ای از سوی خداست

عشق من بگو که اشتباه شده     بگو اون تو نیستی با یکی دیگه

تو که اهل بی وفایی نبودی       بگو که چشام داره دروغ میگه

این محاله من که باور ندارم     مگه میشه اون تو باشی نمیشه

من دارم از غصه دیونه میشم     همه وجود من پر از غمه

بگو اون تونیستی با یکی دیگه     بخدا این نفس اخرمه


اینم از اهنگ شهره که خودم خیلی دوس دارم دلم نیومد واسه شما نذارم برو پایین دانلودش کن



Fereshteh

سهم من

 هر کسی سهم خودش را طلبید سهم هر کس که رسید داغ تر از دل ما بود ولی نوبت من که رسید سهم من یخ زده بود! سهم من چیست مگر؟ یک پاسخ پاسخ یک حسرت! سهم من کوچک بود قد انگشتانم عمق آن وسعت داشت وسعتی تا ته دلتنگیها شاید از وسعت آن بود که بی پاسخ ماند اره شد حسرت یک دیدار

سکوت میکنم خدایا

خدایا! سکوت می کنم چون هرچه که بخواهم حق من نیست.
خدایا! سکوت می کنم چون هرچه که می کنم کار من نیست.
خدایا! سکوت می کنم چون هرچه که دارم از من نیست.
.خدا یا !سکوت میکنم چون خودت بودی که عشق را درقلبم کاشتی
 خدایا!سکوت تنها راه حلی هستش که برام مونده
 پس به خاطر خودت هم که شده سکوت میکنم
سکوت سکوت سکوت
خدایا من ماندم و حسرت وسکوت و صبوری وانتظار

به نظر شما شهر هرت کجان؟

شهر هرت جایی است که رنگهای رنگین کمان مکروهند و رنگ سیاه مستحب
شهر هرت جایی است که اول ازدواج می کنند بعد همدیگر رو می شناسن
شهر هرت جایی است که همه بدهستند مگر اینکه خلافش ثابت بشه
شهر هرت جایی است که بهشتش زیر پای مادرانی است که حقی از زندگی و فرزند و همسر ندارند
شهر هرت جایی است که درختا علل اصلی ترافیک اند و بریده می شوند تا ماشینها... راحت تر برانند
شهر هرت جایی است که کودکان زاده می شوند تا عقده های پدرها و مادرهاشان را درمان کنند
شهر هرت جایی است که شوهر ها انگشتر الماس برای زنانشان می خرند اما حوصله 5 دقیقه قدم زدن را با همسران ندارند
شهر هرت جایی است که همه با هم مساویند و بعضی ها مساوی تر
شهر هرت جایی است که با میلیاردها پول بعد از ماهها فقط می توان برای مردم مصیبت دیده، چند چادر برپا کرد
شهر هرت جایی است که خنده عقل را زائل می کند
شهر هرت جایی است که زن باید گوشه خونه باشه و البته اون گوشه که آشپزخونه است و بهش می گن مروارید در صدف
شهر هرت جایی است که مردم سوار تاکسی می شن زود برسن سر کار تا کار کنن وپول تاکسیشونو در بیارن
شهر هرت جایی است که 33 بچه کشته می شن و مامورای امنیت شهر می گن: به ما چه. مادر پدرا می خواستند مواظب بچه هاشون باشند
شهر هرت جاییه که نصف مردمش زیر خط فقرن اما سریال های تلویزیونیشون رو توی کاخها می سازن
شهر هرت جایی است که 2 سال باید بری سربازی تا بلیط پاره کردن یاد بگیری
شهر هرت جاییه که موسیقی حرام است
شهر هرت جایی است که گریه محترم و خنده محکومه
شهر هرت جایی است که وطن هرگز مفهومی نداره و باعث ننگه
شهر هرت جایی است که هرگز آنچه را بلدی نباید به دیگری بیاموزی
شهر هرت جایی است که همه شغلها پست و بی ارزشند مگر چند مورد انگشت شمار
شهر هرت جایی است که وقتی می ری مدرسه کیفتو می گردن مبادا آینه داشته باشی
شهر هرت جایی است که دوست داشتن و دوست داشته شدن احمقانه، ابلهانه و ... است
شهر هرت جایی است که توی فرودگاه برادر و پدرتو می تونی ببوسی اما همسرتو نه ...
شهر هرت جایی است که وقتی از دختر می پرسن می خوای با این آقا زندگی کنی می گه: نمی دونم هر چی بابام بگه
شهر
هرت جایی است که وقتی می خوای ازدواج کنی 500 نفر رو دعوت می کنی و شام می
دی تا برن و از بدی و زشتی و نفهمی و بی کلاسی تو کلی حرف بزنن
شهر هرت جایی است که هر روز توی خیابون شاهد توهین به مادرها و دخترها هستی ولی کاری ازدستت برنمیاد
شهر هرت جایی است که هرگز نمی شه تو پشت بومش رفت مگر اینکه از یک طرفش بیفتی ..
شهر هرت جایی است که .......
خدایا این شهر چقدر به نظرم آشناست !!!

عاشقتم اوستا کریم

امروز میخوام از خدا بگم از مهربونیاش از بخشیدناش از خود خدا.از اونی که ما کمتراز
 

مهربونیاش مینویسیم کمتر ازش یاد میکنم اخه چرا باید همش تو وبمون از خودمون بنویسیم از
 

مشکلاتمون از عشقمون و.......مگه چی ازمون کم میشه یه خورده از این اوستا کریم که خیلی
 

هم دوستش داریم بنویسیم باور کن قلمم از نوشتن صفات خوبش و مهربونیش ناتوانه نمیتونه

اون جوری که میخوام برام بنویسه خدا جون دوستت دارم یعنی همیشه داشتم و دارم ولی گاهی

این بنده حقیر نه اینکه بگم فراموشت میکنم نه !بلکه یه خورده تنبلی میکنم  تو همیشه تو دلمی
تو قلبمی خدا جون اگه ازم دلخوری یه جوری بهم بفهمون تا من خ ر حالیم بشه  اخه یه وقتهایی

ادم گول شیطون و میخوره ولی خودت به او کرمتت و بخشندگیت ببخش  یه کاری کن که همیشه

با تو باشم  با تویی که از جونم بیشتر دوستت دارم تویی که هر چی دارم از تو دارم خدا کنه

جرممون سنگین نباشه که نتونی مارا ببخشی  خداجون خودت از دلم خبرداری میفهمی چی

میگم  امروز قول دادم همش برای خودت ایمل و اف و نامه بذارم  اخه تو از هر کسی برام نزدیکتری

دیگه فقط میخوام به خودت اعتماد کنم وبس میدونم صلاحه منو میخوای  خدایش تا حالا چند بار با خدا حرف زدین و ازش تشکر کردین؟  ولی فکر نکنم اخه بازم قانع نیستیم .در پایان میگم چاکرتم
 

اوستا کریم .فرستنده  بنده خودت بهنوش دوشنبه ساعت ? مغرب